English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (8959 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
comparative cover U پوشش نسبی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has read the book from cover to cover . U کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
comparative ve U اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
comparative U صفت تفضیلی
comparative U تطبیقی
comparative U مقایسهای
comparative U نسبی
comparative U درجه تفضیلی
comparative U تفضیلی
comparative economics U علم اقتصاد تطبیقی
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
comparative gage U دستگاه مقایسه کننده
comparative judgement U قضاوت تطبیقی
comparative statics U ایستای مقایسهای
comparative costs U هزینههای نسبی
comparative cost U اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
comparative advantage U برتری نسبی
comparative statics U استاتیک مقایسهای استاتیک تطبیقی
comparative law U حقوق تطبیقی
comparative low U حقوق تطبیقی
comparative measurement U سنجش قیاسی
comparative measurement U سنجش مقایسهای
comparative philology U علم مقایسه زبانها
comparative psychology U روانشناسی تطبیقی
comparative advantage U مزیت نسبی
law of comparative judgement U قانون قضاوت تطبیقی
cover all U رولباسی
take cover U جان پناه گرفتن
from cover to cover U ازاغازتا انجام کتاب
take cover U حفاظ گرفتن
take cover U پشت جان پناه قرار گرفتن
to cover in U پوشاندن
to cover up U پیچیدن
to cover up U پوشاندن
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
under cover <idiom> U پنهان شدن
cover U پوشاندن
under cover U سربسته درپاکت
to cover in U پرکردن
cover U حایل شدن
cover off U پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover all U بارانی یا روپوش
cover up <idiom> U پنهان کاربدواشتباه
cover U حاوی بودن درپوش
cover U روپوش
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover U نگهبان بگوش
cover U تامین زیان و خسارات بیمه
cover U بسته بندی
cover U مخفی در بر گرفتن
cover U اختفاء
cover U انجام دادن
cover U سرپوش
cover U پاکت
cover U رویه لفاف
cover U جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover U جلد
cover U پوشش
cover U تامین کردن
cover U طی کردن
cover U پنهان کردن
cover U بازی دفاعی
cover U اماده شدن برای دریافت توپ
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
cover U حفاظ
cover U تامین
cover U جلد کردن
cover U جلد سرپوش
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U امادگی
cover U بوته زار پناهگاه شکار
cover U سقف زدن
cover U روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover U اماده برای برگرداندن توپ
cover U سطح برف
to cover much ground U وسیع بودن
to cover one's nakedness U ستر عورت کردن
toilet cover U رو میزی برای میز ارایش
protective cover U پوشش حفافتی
to cover much ground U جامع بودن
piston cover U کف پیستون
piston cover U پوشش پیستون
radiator cover U روکش رادیاتور
saddle cover U زین پوش
saddle cover U زین پیچ
saddle cover U غاشیه
sight cover U روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
protective cover U روپوش حفاظ
protective cover U جان پناه دفاعی
battery cover U پوششباطری
protective cover U روکش محافظ
under cover of letter no U ضمن نامه شماره
sliding cover U پوششمتحرک
speaker cover U پوششصدا
valve cover U روپوشسرپاپ
duvet cover U روپوشقابلشستشو
loose cover U روکش
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
bed cover U روتختی
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
horse cover U قالیچه زیر زین اسب
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
seat cover U پوششصندلی
pillow cover U ستونمخروطی
pan cover U پوششکنه
cover girl U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girl U ستارهی روی جلد
cover girls U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girls U ستارهی روی جلد
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
filter cover U پوششفیلتر
glass cover U پوشششیشهای
head cover U محافظسر
lever cover U پوششدربازکن
mattress cover U گردنبندبلندمهمانی
to cover much ground U رسابودن
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
cover drive U ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی بیمه نامه
cover note U گواهی پوشش بیمه
cover plate U صفحه سرپوش
base cover U عکس برداری اولیه
cover point U عضو دفاع نزدیک
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
cover shame U عذر
cover shame U بهانه
cover and concealment U پوشش و اختفاء
cover an angle U زاویهای را بستن
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
cell cover U درپوش باتری
cloud cover U غلظت ابر اتمی
cover charge U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
binding cover U پوشش تعهد شده
batterty cover U سرپوش باتری
cloud cover U سطح ابر زیرپوشش اتمی
column cover U پوشش ستون
communication cover U پوشش مخابراتی
concrete cover U پوشش بتنی روی فولاد
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cover plate U پشت بندصفحه بست
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
hatch cover U درپوش دوردریچه
air cover U پوشش هوایی
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
hub cover U قالپاق چرخ
ice cover U یخپوش
insurance cover U پوشش بیمه
magneto cover U سرپوش مگنت
open cover U بیمه نامه باز
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
overhead cover U حفاظ بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
cover charges U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
hatch cover U درب دهلیز
fire cover U پوشش اتش
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
depleted cover U پوشش کاهسته
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover U بازیگر بل گیر
depleted cover U پوشش کاسته شده
dish cover U سرپوش
dust cover U سرپوش غبارگیر
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
can not judge a book by its cover <idiom> U [چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
excess cover treaty U قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
his hat cover his fanily U هیچکس را ندارد
perforated cover plates U صفحات مشبک
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
perforated cover plates U صفحات سوراخدار
under cover of frind ship U بعنوان دوستی
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
cheque book cover U پوششدفترچهچک
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
They escaped under cover of darkness. U درتاریکی شب فرار کردند
his hat cover his fanily U خودش است و کلاهش
To cover (traverse)long distances. U مسافت زیادی راطی کردن
To cover up a fult ( defect , shortcoming ) . U عیب پوشی کردن
Recent search history Forum search
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com